loading...
سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
saeb بازدید : 60 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

یه روز تو پیاده رو داشتم می رفتم، از دور دیدم یک کارت پخش کن خیلی با کلاس، کارت های رنگی قشنگی دستشه ولی این کارت ها رو به هر کسی نمیده !
به خانم ها که اصلاً نمی داد و تحویلشون نمی گرفت، در مورد آقایون هم خیلی گزینشی رفتار می کرد و معلوم بود فقط به کسانی کارت میداد که مشخصات خاصی از نظر خودش داشته باشند.
احساس کردم فکر میکنه هر کسی لیاقت داشتن این تبلیغات تمام رنگی خیلی خوشگل و گرون قیمت رو نداره، لابد فقط به آدم های باکلاس و شیک پوش و با شخصیت میده !
بدجوری کنجکاو بودم بدونم اون کارت ها چی هستن !
با خودم گفتم یعنی نظر این کارت پخش کن خوش تیپ و با کلاس راجع به من چیه ؟! منو تائید می کنه ؟!
کفش هامو با پشت شلوارم پاک کردم تا مختصر گرد و خاکی که روش نشسته بود پاک بشه و برق بزنه ! شکمو دادم تو و در عین حال سعی کردم خودم رو جوری نشون بدم که انگار واسم مهم نیست !
اما دل تو دلم نبود ! یعنی به من هم از این کاغذهای خوشگل میده ؟! همین طور که سعی می کردم با بی تفاوتی از کنارش رد بشم با لبخندی بهم نگاه کرد و یک کاغذ رنگی طرفم گرفت و گفت : آقای محترم ! بفرمایید !
قند تو دلم آب شد ! با لبخندی ظاهری و با حالتی که نشون بدم اصلا برام مهم نیست بهش گفتم : می گیرمش ولی الان وقت خوندنش رو ندارم ! چند قدم اونورتر پیچیدم توی قنادی و اونقدر هول بودم که داشتم با سر می رفتم توی کیک ! وایستادم و با ذوق تمام به کاغذ نگاه کردم، فکر می کنید رو کاغذ چی نوشته بود ؟

.
.
.
.
.
.

دیگر نگران طاسی سر خود نباشید ! پیوند مو با جدیدترین متد روز اروپا و امریکا !


saeb بازدید : 65 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

شب کریسمس بود و هوا، سرد و برفی. پسرک، در حالی‌که پاهای برهنه‌اش را روی برف جابه‌جا می‌کرد تا شاید سرمای برف‌های کف پیاده‌رو کم‌تر آزارش بدهد، صورتش را چسبانده بود به شیشه سرد فروشگاه و به داخل نگاه می‌کرد.

در نگاهش چیزی موج می‌زد، انگاری که با نگاهش، نداشته‌هاش رو از خدا طلب می‌کرد، انگاری با چشم‌هاش آرزو می‌کرد.

خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه. چند دقیقه بعد، در حالی‌که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد.
- آهای، آقا پسر!

پسرک برگشت و به سمت خانم رفت... چشمانش برق می‌زد وقتی آن خانم، کفش‌ها را به ‌او داد. پسرک با چشم‌های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
- شما خدا هستید؟

- نه پسرم، من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
- آها، می‌دانستم که با خدا نسبتی دارید!

saeb بازدید : 60 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

در یك شركت بزرگ ژاپنی كه تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت، یك مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد:
شكایتی از سوی یكی مشتریان به كمپانی رسید. او اظهار داشته بود كه هنگام خرید یك بسته صابون متوجه شده بود كه آن قوطی خالی است.

بلافاصله با تاكید و پیگیریهای مدیریت ارشد كارخانه این مشكل بررسی، و دستور صادر شد كه خط بسته بندی اصلاح گردد و قسمت فنی و مهندسی نیز تدابیر لازمه را جهت پیشگیری از تكرار چنین مسئله ای اتخاذ نماید.

مهندسین نیز دست به كار شده و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند : پایش (مونیتورینگ) خط بسته بندی با اشعه ایكس بزودی سیستم مذكور خریداری شده و با تلاش شبانه روزی گروه مهندسین،‌ دستگاه تولید اشعه ایكس و مانیتورهائی با رزولوشن بالا نصب شده و خط مزبور تجهیز گردید. سپس دو نفر اپراتور نیز جهت كنترل دائمی پشت آن دستگاهها به كار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.

نكته جالب توجه در این بود كه درست همزمان با این ماجرا، مشكلی مشابه نیز در یكی از كارگاههای كوچك تولیدی پیش آمده بود اما آنجا یك كارمند معمولی و غیر متخصص آنرا به شیوه ای بسیار ساده تر و كم خرج تر حل كرد : تعبیه یك دستگاه پنكه در مسیر خط بسته بندی تا قوطی خالی را باد ببرد !!!


saeb بازدید : 59 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد.
روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت: اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.
فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد.
فرعون پرسید کیستی؟ ناگهان دید که شیطان وارد شد.
شیطان گفت: خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست. سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد!
بعد خطاب به فرعون گفت: من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟
پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت: چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی؟
شیطان پاسخ داد: زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود می آید.


saeb بازدید : 56 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

در نیویورک، بروکلین، در ضیافت شامی که مربوط به جمع آوری کمک مالی برای مدرسه مربوط به بچه های دارای ناتوانی ذهنی بود، پدر یکی از این بچه ها نطقی کرد که هرگز برای شنوندگان آن فراموش نمی شود...
او با گریه گفت: کمال در بچه من "شایا" کجاست؟ هر چیزی که خدا می آفریند کامل است.
اما بچه من نمی تونه چیزهایی رو بفهمه که بقیه بچه ها می تونند.
بچه من نمی تونه چهره ها و چیزهایی رو که دیده مثل بقیه بچه ها بیاد بیاره.
کمال خدا در مورد شایا کجاست ؟!
افرادی که در جمع بودند شوکه و اندوهگین شدند...
پدر شایا ادامه داد: به اعتقاد من هنگامی که خدا بچه ای شبیه شایا را به دنیا می آورد، کمال اون بچه رو در روشی می گذارد که دیگران با اون رفتار می کنند و سپس داستان زیر را درباره شایا گفت:
یک روز که شایا و پدرش در پارکی قدم می زدند تعدادی بچه را دید که بیسبال بازی می کردند.
شایا پرسید : بابا به نظرت اونا منو بازی میدن...؟!
پدر شایا می دونست که پسرش بازی بلد نیست و احتمالاً بچه ها اونو تو تیمشون نمی خوان، اما او فهمید که اگه پسرش برای بازی پذیرفته بشه، حس یکی بودن با اون بچه ها می کنه.
پس به یکی از بچه ها نزدیک شد و پرسید: آیا شایا می تونه بازی کنه؟!
اون بچه به هم تیمی هاش نگاه کرد که نظر آنها رو بخواهد ولی جوابی نگرفت و خودش گفت: ما 6 امتیاز عقب هستیم و بازی در راند 9 است.
فکر می کنم اون بتونه در تیم ما باشه و ما تلاش می کنیم اونو در راند 9 بازی بدیم...

درنهایت تعجب، چوب بیسبال رو به شایا دادند! همه می دونستند که این غیر ممکنه زیرا شایا حتی بلد نیست که چطوری چوب رو بگیره!
اما همینکه شایا برای زدن ضربه رفت، توپ گیر چند قدمی نزدیک شد تا توپ رو خیلی اروم بیاندازه که شایا حداقل بتونه ضربه ارومی بزنه...
اولین توپ که پرتاب شد، شایا ناشیانه زد و از دست داد! یکی از هم تیمی های شایا نزدیک شد و دوتایی چوب رو گرفتند و روبروی پرتاب کن ایستادند.
توپگیر دوباره چند قدمی جلو آمد و آروم توپ رو انداخت.
شایا و هم تیمیش ضربه آرومی زدند و توپ نزدیک توپگیر افتاد، توپگیر توپ رو برداشت و می تونست به اولین نفر تیمش بده و شایا باید بیرون می رفت و بازی تمام می شد...
اما بجای اینکار، اون توپ رو جایی دور از نفر اول تیمش انداخت و همه داد زدند: شایا، برو به خط اول، برو به خط اول!!!
تا به حال شایا به خط اول ندویده بود! شایا هیجان زده و با شوق خط عرضی رو با شتاب دوید.
وقتی که شایا به خط اول رسید، بازیکنی که اونجا بود می تونست توپ رو جایی پرتاب کنه که امتیاز بگیره و شایا از زمین بره بیرون، ولی فهمید که چرا توپگیر توپ رو اونجا انداخته! توپ رو بلند اونور خط سوم پرت کرد و همه داد زدند: بدو به خط 2، بدو به خط 2 !!! شایا بسمت خط دوم دوید.
در این هنگام بقیه بچه ها در خط خانه هیجان زده و مشتاق حلقه زده بودند...
همینکه شایا به خط دوم رسید، همه داد زدند: برو به 3 !!!
وقتی به 3 رسید، افراد هر دو تیم دنبالش دویدند و فریاد زدند: شایا، برو به خط خانه...!
شایا به خط خانه دوید و همه 18 بازیکن شایا رو مثل یک قهرمان رو دوششان گرفتنند مانند اینکه اون یک ضربه خیلی عالی زده و کل تیم برنده شده باشه...

پدر شایا در حالیکه اشک در چشم هایش حلقه زده بود گفت: اون 18 پسر به کمال رسیدند...

این رو تعمیم بدیم به خودمون و همه کسانی که باهاشون زندگی می کنیم. هیچ کدوم ما کامل نیستیم و در جایی از وجودمون ناتوانی هایی داریم. اطرافیان ما هم همینطور هستند. پس بیایید با آرامش از ناتوانی های اطرافیانمون بگذریم و همدیگر رو به خاطر نقصهامون خرد نکنیم. بلکه با عشق، هم خودمون رو به سمت بزرگی و کمال ببریم و هم به اطرافیانمون اعتماد به نفس هدیه کنیم.


saeb بازدید : 51 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
آنچه آدم ها را عجیب و غریب می نماید افکار، ایده ها و اعمالشان است که در این میان آرشیتکت ها و معماران ساختمان نیز مستثنی نیستند. چراکه در دنیای ساخت و ساز، ساختمان های غیر معمول بسیاری وجود دارند که شاید هر کدام بر اساس یک فکر خلاقانه، استعدادی متفاوت یا حتی یک ایده ی فانتزی ساخته شده اند ولی آنچه افراد عادی را به فکر وا می دارد زیبایی و منحصر بفرد بودن اینگونه ساختمان هاست که تصاویر تعدادی از آنها تقدیم شما می شود ...

saeb بازدید : 53 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

*هیچ وقت مجبور نیستی به تعداد موهای سرت بری خواستگاری. کافیه فقط یه «بله» کوچولو بگی اونم با هزار منت و ناز و کرشمه.

*هیچ موجود دیگه ای مثل تو تا این حد ریزبین و با دقت نیست که در یک نگاه، مارک کفش زری خانم یا مدل موهای کبری جون رو بفهمه.

*خوب می تونی نقش بازی کنی.

*آنقدر زود همه چی رو می گیری که شش سال زودتر از آقایون به تکلیف می رسی.

*بزرگترین پوئن: خیالت از بابت سربازی راحته! صد سال سیاهم که دانشگاه قبول نشی ککت نمی گزه.

*تو اماکن عمومی با خیال راحت می تونی جیغ و داد راه بندازی چون به هر حال کی وجودشو داره که رو یه دختر صداشو و احیانا خدایی نکرده دستشو بلند کنه؟!!

*می تونی هزار بار هم رومئو و ژولیت رو ببینی و باز گریه کنی و مهم تر اینکه هیچ وقت از گریه کردنت خجالت نمی کشی.

*بهشتم که زیر پای امثال شماست.

*فقط تویی که می دونی بوی خاک بارون زده تو شبای پاییزی چه جوریه.

*از قدیم گفتن: پشت هر مرد موفقی زنی با ذکاوت بوده.

*هیچ کی نمی دونه دقیقا تو فکرت چی می گذره؟ فروید، پدر روانشناسی جهان گفته: بزرگترین سوالی که هرگز پاسخ داده نشده و من هم هرگز پاسخ آن را نیافته ام این است که یک زن چه می خواهد؟

*چندتا از جنگ های بزرگ تاریخ جهان به خاطر عشق شدید مردها به جنس تو بوده.

*نماد الهه عشق، زیبایی، جنگ و عقلانیت در یونان باستان به شکل زنه.

*با اینکه از مردها ضعیف تری ولی لازم نیست صدتا کلاس کاراته و تکواندو و از این جور چیزا برای... به یه چنگ و گیس کشی بسنده می کنی.

saeb بازدید : 95 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
ترسناك‌ترين استخر جهان در طبقه 38 یک آسمان خراش!! + عکس
ترسناك‌ترین استخر جهان در بالای ساختمان آسمان خراشی در سنگاپور ساخته می‌شود. ساخت این استخر كه در سال 2016 میلادی كامل خواهد شد...

ترسناك‌ترین استخر جهان در بالای ساختمان آسمان خراشی در سنگاپور ساخته می‌شود.
ساخت این استخر كه در سال 2016 میلادی كامل خواهد شد در ارتفاعی معادل با طبقه سی و هشتمین و در فاصله بین ساختمان دو برج ساخته خواهد شد.
این برج مسكونی در منطقه «بیشان» سنگاپور چشم‌انداز خیره‌كننده‌ای را برای ساكنان این ساختمان و ساختمان‌های اطراف آن بوجود می‌آورد.
ساكنان این دو برج همچنین می‌توانند از طریق پل‌هایی كه در طبقه 14 و 26 آن تعبیه می‌شود به این دو ساختمان رفت و آمد كنند.


به گفته یكی از طراحان، ساكنان این ساختمان كه دارای 509 آپارتمان است می‌توانند از تسهیلات لوكس و آسایش موجود در آن استفاده كنند و از آن لذت ببرند.
به نقل از روزنامه دیلی‌میل، در سال 2010 میلادی نیز پروژه «اسكای پارك» كه دارای یك استخر روباز كشتی شكل در پشت‌بام ساختمان سه هتل بود، برای بازدید عموم به بهره برداری رسید.
saeb بازدید : 62 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ارزش خوندن این متن به دقایق وقتی هست که شما صرف می کنید
پس سعی کنید این دقایق رو از دست ندید دوستان من

...
..
.

همه ما خودمان را چنین متقاعد می كنیم كه زندگی بهتری خواهیم داشت اگر:
شغلمان را تغییر دهیم
مهاجرت كنیم
با افراد تازه ای آشنا شویم
ازدواج كنیم

saeb بازدید : 49 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

همه محصولات اين ليست يا بر اثر يک اشتباه کشف شده اند و يا هدف از ساختن آنها چيزي ديگري بوده است، و حالا که مدت ها از زمان ساختنشان مي گذرد تصور زندگي بدون آنها ممکن نيست!

بستني چوبي


به گزارش برترین ها ؛ اختراع بستني چوبي به سال 1905 بر مي گردد. ماجرا از اين قرار بود که روزي پسر 11 ساله اي به نام فرانک اپرسون آبميوه خود را که از پودر ميوه و آب درست شده بود، به همراه قاشقي که براي هم زدن آن به کار برده بود در بيرون از خانه جا گذاشت. صبح فردا آبميوه يخ زده بود و به قاشق چسبيده بود. به اين ترتيب اولين بستني چوبي اختراع شد و  فرانک بيست سال بعد اين اختراع خود را به ثبت رساند.
saeb بازدید : 68 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

غار دست‌كند كرفتو يكي از ارزشمندترين غارهاي باستاني در ايران است، اما يادگاري‌نويسي‌ها روي ديوار‌هاي اين غار آن‌قدر زياد شده كه حتا روي حكاكي‌هاي باستاني را هم پوشانده است، به‌طوري كه براي ديدن‌شان يا بايد از ذره‌بين استفاده كرد يا انگشت اشاره‌ي يك راهنما به كمك بيايد.

كرفتو، غاري كه زماني سكونتگاه، پناهگاه و معبد بشر بوده است، براساس تخمين غارنوردان و زمين‌شناسان، ميليون‌ها سال قدمت دارد. به استناد اشياي تاريخي يافت‌شده در آن، پيشينه‌ي سكونت انسان در اين غار به 12 يا 13هزار سال مي‌رسد. حدود يك‌سوم اين غار باستاني، دست‌كند است كه به روايت مردم محلي، حاصل تيشه‌هاي يك عاشق ناكام بوده است.

saeb بازدید : 111 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

طبق تصور بیشتر ایرانی‌ها روستای کندوان، یکی از 3 روستای سنگی - صخره‌ای دنیا، در حوالی تونل کندوان قرار دارد اما در حقیقت اینطور نیست و این روستای شگفت‌انگیز و منحصربه فرد در استان آذربایجان شرقی، تبریز قرار دارد.


پروفسور دیوید رول، باستان شناس مشهور انگلیسی معتقد است این روستا محل هبوط حضرت آدم است و احتمالا بهشت عدن در آن جا واقع شده است.در حالی‌که اطمینانی در صحت گفته‌های این باستان شناس انگلیسی وجود ندارد.


روستایی که مردمان آن سال‌هاست در دل کوه‌ها و صخره‌های سنگی زندگی می‌کنند. این سال ها یعنی 700 سال قبل همزمان با یورش مغول ها؛یعنی 700 سال است مردم روستای کندوان در دل خانه‌هایی فرو رفته در صخره‌های ماسه‌ی فشرده زندگی می‌کنند.
saeb بازدید : 77 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
روستای تاریخی و زیبای کندوان در 22 کیلومتری شهر اسکو در 62 کیلومتری شهر تبریز در میان کوههای سر به فلک کشیده، در دامنه شمالی (ارشد داغی) و قسمت غربی توده آتشفشانی سهند، در بخش دره آبرفتی دهکده توریستی کندوان قرار دارد که مراتع سرسبزش عشایر زیادی را به سمت خود کشانیده است. خانه های هرمی شکل این روستا که از معماری صخره ای بوده ، در نوع خود بی نظیر می باشد.


واژه کندوان گویای فرم منازل اهالی این روستاست که هزاران سال زندگی مردم این دیار با سختی صخره های آن عجین گشته و مصداق دوستی و همدلی گوشت و پوست با سنگ است که با دستانی تهی از ابزار امروزی همچون زنبور عسل آشیانه خود را در دل سنگ چون کندو حفره نموده و بدین سان نام آن را کندوان نهاده اند. کندوان روستایی است بنا شده در صخره که با خانه های کله قندی، تنها سازه این دهکده را سنگ ها تشکیل می دهند. چشمه های زیبا معدنی کندوان نیز از جاذبه های این روستای 6000 ساله محسوب می شود.

آب این چشمه ها با کمترین درصد سنگینی برای بیماریهای کلیوی بسیار مفید است. این دهکده همچنین دارای بازارچه و نمایشگاه های متعدد گیاهان دارویی، صنایع دستی و آثار تاریخی است. پروفسور دیوید رول باستان شناس مشهور انگلیسی در سفر به ایران و کشف نخستین مسیر پستی دنیا قدمت کندوان در این مسیر را یکی از استنادات خود برای نظریه یکجانشینی بشر غارنشین و زندگی اجتماعی انسانها، قرار داده است.

هوای این روستا کوهستانی و ییلاقی بوده و طبق بررسی های انجام گرفته، قدمت آن به قرن 7 هجری و برخی نظرات آن را به دوره های قبل از اسلام مربوط می داند و وجود آب معدنی گوارا که از دل کوه سرچشمه می گیرد برای رفع امراض کلیوی بسیار موثر می باشد. شرایط ویژه این روستا، گردشگران داخلی و خارجی را از دور و نزدیک با توجه به آب و هوای مطبوع و طبیعت سرسبز به سوی خود جلب می نماید.
saeb بازدید : 68 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
جملاتی زیبا (1)
کسانی که می‏گویند "من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو می‏گویم" دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو می‏نمایند...
saeb بازدید : 59 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
براساس گزارش ها در جريان تيراندازي در يك خوابگاه دانشجويي در ايالت آلاباما آمريكا دستكم سه نفر كشته و دو نفر مجروح شدند.

به نقل از اسكاي نيوز، رسانه هاي محلي از تيراندازي يك فرد مسلح ناشناس در مجتمع خوابگاه دانشجويان در خارج از محوطه دانشگاه اوبورن در ايالت آلاباما خبر دادند.

بر اساس گزارش هاي تاييد نشده سه بازيكن تيم فوتبال اين دانشگاه كشته  و دو نفر ديگر نيز به شدت زخمي شده اند.

اين حادثه شنبه شب رخ داد و از زمان وقوع آن تا لحظه مخابره اين خبر ماموران پليس پيرامون محل را مسدود كرده و از هرگونه ورود و خروج جلوگيري مي كنند.

به گزارش روزنامه محلي بيرمنگام نيوز، ماموران در جستجوي مرد مسلح عامل اين تيراندازي بوده و ماموران به دقت براي يافتن وي تمام گوشه و كنار محوطه وسيع خوابگاه دانشجويان را بررسي مي كنند.

برخي خبرگزاري ها از تعداد زيادي كشته و مجروح خبر داده اند اما به دليل مسدود بودن محل و عدم توضيحات از سوي ماموران پليس هنوز جزييات و تعداد دقيق قربانيان مشخص نيست.

دانشگاه اوبورن ايالت آلاباما داراي 25 هزار دانشجو و 1200 نفر كادر آموزشي است.

saeb بازدید : 74 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)
دو مرد و يك زن به اتهام سرقت طلاهاي 60 ميليون توماني يك خانواده از سوي پليس پايگاه نهم آگاهي تهران دستگير شدند و در تحقيقات معلوم شد يكي از متهمان علاوه بر اين طلاها، يك گاوصندوق را نيز با طلاهايش دزديده است.

 چندي پيش مردي با حضور در پايگاه نهم پليس آگاهي تهران از سرقت 60 ميليون طلاي موجود در گاوصندوق خانه‌ا‌ش خبرداد و گفت: روز حادثه من و خانواده‌ام پس از بازگشت از مهماني متوجه شديم طلاي موجود در گاوصندوق خانه‌مان به سرقت رفته است.

وي اضافه كرد: يك هفته پيش از سرقت طلاها، برادر همسرم همراه زنش مهمان ما بودند و در اتاقي كه گاوصندوق طلا‌ها در آن بود، استراحت مي‌كردند به همين خاطر، به آنها مشكوكم.

در پي اظهارات مرد شاكي، زوج مهمان بازداشت و به پليس آگاهي منتقل شدند.

اين زوج در بازجويي گفتند مرد شاكي به دليل اختلاف با ما، درصدد انتقام گيري است. در حالي كه ما روز حادثه در خانه يكي ديگر از اقواممان مهمان بوديم.

در ادامه با توجه به اين‌كه مداركي دال بر گناهكاري اين زوج به دست نيامد، آنها به طور موقت آزاد شدند.

saeb بازدید : 60 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

پرسپولیس لیگ دوازدهم، بدون شک گران ترین پرسپولیس تاریخ خواهد بود. تیمی که با سیدجلال حسینی رکورد نقل و انتقالات را شکست و در صورت به خدمت گرفتن خلعتبری، یک بار دیگر رکورد خود را جابه جا می کند.

این در حالی است که پرسپولیسی ها این خوش شانسی را دارند که علی کریمی کاپیتان و ستاره اصلی تیمشان به خاطر علاقه به تیم محبوبش و عدم احتیاج به مبلاغ سنگین مالی، معمولا قراردادهای پایینی با سرخپوشان امضا می کند.

محمد رویانیان مدیرعامل جدید پرسپولیس که هنوز سالگرد مدیرعاملی اش را جشن نگرفت. برخلاف مدیران قبلی این تیم که منتظر کمک های سازمان تربیت بدنی بودند زیاد نگران این قضیه نیست و خرج های میلیاردی می کند.


بمب های گران قیمت و جوانان ارزان

پرسپولیس این فصل حدود 14 میلیارد برای 24 بازیکن خود هزینه کرده و شهاب گردان درون دروازه، ماهینی، سیدجلال، بنگر، پولادی در خط دفاعی و محخمد قاضی را در خط حمله به خدمت گرفته است. محمدرضا خلعتبری، پله هافبک پرتغالی سابق اینترمیلان و یک دروازه بان خارجی دیگر خریدهای احتمالی سرخپوشان خواهد بود. در صورتی که پرسپولیس در این مدت یکی دو بازیکن نسبتا خوب دیگر را به خدمت بگیرد، قطعا هزینه های تیم اصلی از 15 میلیارد تومان فراتر نخواهد رفت.

saeb بازدید : 60 دوشنبه 22 خرداد 1391 نظرات (0)

یه جهان قاصدک ناز به راحت باشد

بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد

خداوند شب و روز تمام لحظات

پشت و پناه تو عزیزم باشد

.

.

.

دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه

هر جا نگاه می کنی می بینیش

.

.

.

من آن ابرم که بارانش تو هستی / همان یوسف که کنعانش تو هستی

مسافر میشوم تا آخر عمر / در آن راهی که پایانش تو هستی . . .

.

.

.

با یاد تو زندگی کردن چه کم خرج است ، نه خواب میخواهد ، نه خوراک !

تعداد صفحات : 23

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد این سایت بگوئید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 890
  • کل نظرات : 95
  • افراد آنلاین : 96
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 342
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 763
  • باردید دیروز : 30
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,593
  • بازدید ماه : 1,593
  • بازدید سال : 18,463
  • بازدید کلی : 213,220