تعداد بازدید 130
|
نویسنده |
پیام |
roya
![](/weblog/file/forum/temp01/member.png)
ارسالها : 8
عضویت: 22 /4 /1391
|
وقتی که رفت و...
وقتی که رفت و منو از یاد بُرد هرچی که داشتم همه رو باد بُرد تو کُنجِ عُزلت خودم نشستم هرچی که آیینه بود زدم شکستم زخم زبونا رو به جون خریدم از همه حتی از خودم بریدم چه عشق ناروایی چه درد بی دوایی چه زخم ناتمومی چه سرنوشت شومی با تواَم ای که آبرومو بردی کشتی منو اما خودت نمُردی مثل یه کابوس اومدی و رفتی آتیش به زندگیم زدی و رفتی رفتی و من موندم و خاکسترم بلای تو کاش نمیاومد سرم
امضای کاربر : خدایا!
تقدیرم را زیبا بنویس...کمک کن آنچه را که تو زود میخواهی من دیر نخواهم.. و آنچه را که تو دیر میخواهی من زود نخواهم...!
|
|
شنبه 24 تیر 1391 - 12:40 |
|
تشکر شده: |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.