آن زمانها کز نگاه خسته مرغان دریایی
وز سکوت ظلمت شبهای تنهایی
و هنگامی که بی او جان من چون موجی از اندوه می شد
قطره اشکی دوای درد من بود
این زمان آن اشک هم پایان گرفته
وان دوای درد بی درمان هم
ماتمی دیگر گرفته
آسمان می گرید امشب
ساز من می نالد امشب
او خبر دارد که دیگر اشک من ماتم گرفته
(او خبر دارد که دیگر ناله ام پایان گرفته)
(او خبر دارد که دیگر ناله ام پایان گرفته)
قطره اشکی دوای درد من بود
این زمان آن اشک هم پایان گرفته
وان دوای درد بی درمان هم
ماتمی دیگر گرفته
آسمان می گرید امشب
ساز من می نالد امشب
او خبر دارد که دیگر اشک من ماتم گرفته
(او خبر دارد که دیگر ناله ام پایان گرفته)
(او خبر دارد که دیگر ناله ام پایان گرفته)
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
2 | 194 | vafa |
![]() |
0 | 54 | sarvin |
![]() |
1 | 233 | reza |
![]() |
0 | 197 | takotanha |
![]() |
0 | 236 | takotanha |
![]() |
0 | 134 | roya |
![]() |
0 | 156 | roya |
![]() |
0 | 130 | roya |
![]() |
0 | 131 | roya |
![]() |
0 | 134 | roya |
![]() |
0 | 159 | roya |
![]() |
0 | 118 | roya |