پشت پا خوردم ز هر کس که گفت یار منه / چون که دیدم روز و شب در پی آزار منه / هر که دستی از محبت حلقه کرد بر گردنم / دیدم این دست محبت، حلقه ی دار منه
_______________
از آدما دلم شکست واسه همیشه / دلم میخواد دعا کنم اما نمیشه / دوسش داشتم دوسش، قد نفس هام / بدون اون نمیتونم من خیلی تنهام
_______________
اگه میدونستی چقدر دوستت دارم هرگز قلبم را نمی شکستی، گرچه خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی ست
نیا باران، زمین جای قشنگی نیست، من از اهل زمینم، خوب میدانم که گل در عقد پروانه است ولی زنبور را هم دوست میدارد!
_______________
مینویسم خاطرات با اشک و آه در شبی غمگین و تاریکو سیاه / مینویسم خاطرات از روی درد تا بدانی دوریت با من چه کرد!
_______________
نوشتم حرف دل را تا بخوانی، که چون دوری ز من دردم بدانی، در این دنیا ندارم غیر تو کس، بمیرم گر مرا از خود برانی
_______________
برای خریدن عشق هر کسی هر چه داشت داد، دیوانه هیچ نداشت و گریست گمان کردند چون هیچ ندارد میگرید، اما هیچکس ندانست که قیمت عشق اشک است و قیمت اشک عشق
_______________
دلبسته به سکه های قلک بودیم، دنبال بهانه های کوچک بودیم، رویای بزرگ شدن خوب نبود، ای کاش تمام عمر کودک بودیم، ” بیا ساده مثل چکاوک شویم بیا باز برگردیم و کودک شویم”