loading...
سرگرمی
آخرین ارسال های انجمن
saeb بازدید : 60 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (0)

سالها پیش از این در بهاری زیبا در غروبی غمگین در سکوتی سنگین ما به هم

 

بر خوردیم

تو برای دل من آن غروب غمگین آن سکوت سنگین

من برای دل تو آن بهار زیبا

تو هزاران فتنه در نگاهت خفته من به دنبال نگاهت به بلا افتاده

روزها از پی هم , تو جدا از غم و فارغ از غم من و غم دست به هم از گذرگاه

 

زمان می گذریم

تو سراپا شادی غرق در نغمه این آزادی فارغ از سلسله بند نگاهت بودی

دل بیچاره من , در بهاری زیبا , در غروبی غمگین , در سکوتی سنگین

بی خبر گشت اسیر

من در اندیشه آن فصل بهار در زمستانی سرد , با دلی رفته ز دست زیر لب می گویم

کاش می شد به تو گفت : تو تنها نفس شعر من , تو تنها امید دل نا امید من

کاش می شد به تو گفت : تو بمان , دور مشو از بر من , تو بمان تا نمیرد دل من

حیف می دانم من تو همانگونه که بود آمدنت

در بهاری زیبا , در غروبی غمگین , در سکوتی سنگین

دل مجنون مرا زیر پا می نهی و می گذری

saeb بازدید : 61 سه شنبه 23 خرداد 1391 نظرات (0)

گذشت لحظه های با تو بودن

و در پائیز عشقمان

طعمی از دوست داشتن باقی نماند

چقدر زودگذر بود قصه من و تو

و در آن روز که دست بی رحم تقدیر

درو کرد گندمزار دلهایمان را

وتهی شد همه جا از عطر گل عشق

و در کوچ پرنده های غمگین

در آن کویر آرزو

شاعری دلشکسته و تنها

می نوشت شعری به یاد با هم بودنها

شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها

قطره اشکی به یاد همه خاطره ها

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتان در مورد این سایت بگوئید
    آمار سایت
  • کل مطالب : 890
  • کل نظرات : 95
  • افراد آنلاین : 24
  • تعداد اعضا : 32
  • آی پی امروز : 96
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 208
  • باردید دیروز : 39
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 334
  • بازدید ماه : 4,356
  • بازدید سال : 21,226
  • بازدید کلی : 215,983